محل تبلیغات شما
باز هم بی اختیار واژه ها بر روی کاغذ می نشینند باز هم چشمانم بی اختیار خیس می شوند باز هم دلم بی اختیار می شکند این روز ها انگار تو هم از من دور شده ای و انگار. نگو که تو هم قضاوت کردی؟ نگو که تو هم می خواهی تنهایم بگذاری؟ تنهایم نگذار. چون تنها چیزی که برایم باقی مانده است، تویی! بر عکس آنچه همه میگفتند و من "بی اختیار" باورم شد! اگر مبهم مینویسم، تنها به این دلیل است که ترجیع میدهم، ناگفته های این روز هایم "ناگفته" بمانند انگار تمام زیباییش به همین

باز هم بی اختیار واژه ها بر روی کاغذ می نشینند

غـــــــــــم هایی هســــــــت کـــــــه هــــــــیچ شــآدی نابودشـــــــان نمیکند ...!

تــــــــــو را انتخابـــــ میکنـــــــــم

هم ,اختیار ,بی ,باز ,تو ,انگار ,بی اختیار ,باز هم ,تو هم ,نگو که ,که تو

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

یا صاحب الزمان پاسخ به اجرای پرسش مهر بیستم رئیس جمهور